تلِ کشتگان تبریزی، به دست روسها، در باغشمال
طرف صبح، خیلی زود آقا مشهدی حاجی آقا (ختایی) با ناله و آه و شیون به دولتمنزل بندگان حضرت آقا [ثقهالاسلام] وارد و بنای داد و فریاد و آه و زاری را گذاشته، حضرت آقا با کمال مهربانی و ملایمت و دلجویی استفسار حال فرموده، مومیالیه اظهار داشت که از خانه ختاییها به غیر از مرده و فراری، یازده نفر از پسر و دختر و عروس مفقود و یا اسیر شده، معلوم نیست./ [در باغشمال] … یک نفر کنتراتچی، مشهدی محمدجعفر نام معمار لیلآبادی… با اشاره چشم محلی را به من ارائه داده، گفت: «آن سیاهی که در آنجا میبینی بیشتر از سیصد نفر همه نعش و جنازه مسلمانهاست.»